• خانه 
  • تماس  
  • ورود 

تاثیر صدا پیش از تولد

11 آبان 1394 توسط -

«بسيارى از دانشمندان و بزرگان انديشه وقتى از خاطرات کودکى خود مى گويند خواندن قرآن مادر يا دعاهاى او سر سجاده را از تأثيرگذارترين اتفاقات آن دوران مى دانند. نزديکترين فرد به هر نوزاد و پيش از آن هر جنينى مادر اوست که هر صدايى را که او بخواهد فرزندش به آن انس مى گيرد. درباره تأثير صداى قرآن روى جنين تحقيقات زيادى انجام شده است و روانشناسان، متخصصين شنوايى، و نيز مدرسين قرآن مى گويند: جنين با هر صدايى که انس بگيرد پس از تولد و در دوران کودکى به آن صدا پاسخ آشنايى مى دهد. همين تحقيق درباره شنيدن صداى قرآن نيز آزمايش شده است، به گونه اى که کود کا نى که در ايام جنينى صداى قرآن شنيده اند پس از تولد نسبت به شنيدن اين صدا عکس العملهاى آشنايى از خود بروز مى دهند
مرکز عالی تربیت مدرس سبزوار»

+ پس چه خوب است از همان دوران جنینی و پیش از تولد تربیت فرزند خود را شروع کنیم و او را با صداها و سخنان نیکو عادت دهیم.

+ مراقب باشیم در چه مجلسی و با چه افرادی مصاحبت داریم.

+ با فرزند خود سخن بگوییم تا ارتباطمان با او برقرار شود.

+ برایش داستان های زیبا بگوییم و شعرهای آموزنده بخوانیم ، اگرچه او مفاهیم را نمی فهمد؛ اما روی او تاثیر می گذارد. (هوش، شنوایی، درک و ….)

+ و چه نیکو که گوشش را به آیات نورانی قرآن عادت دهیم.

+ ان شاالله بتوانیم دارای فرزندانی نیک و صالح باشیم.

 1 نظر

معلم ها تاثیرگذارند ... چه مثبت چه منفی!

20 آذر 1393 توسط -

نقش معلم

شما چه نکاتی در این تصویر می بینید؟

 3 نظر

کوتاهی در عمل عامل ایجاد غم و اندوه

17 آذر 1393 توسط -

در ادامه بیان عواملی که موجب غم و اندوه در انسان می شود می توان به کوتاهی کردن در عمل اشاره کرد.

امام علی(علیه السلام) می‌فرماید: “مَنْ قَصَّرَ فی العَمَلِ اُبْتُلِیَ بِالْهَمِّ؛(نهج البلاغه، سید رضى، ترجمه دشتى، مشهد، نشر امامت، چ1، 1384، کلمات قصار،127.)

هر که در عمل کوتاهی کند به اندوه گرفتار آید.”

برخی گمان می‌کنند با اظهار فقر و ندارى، و عجز و لابه نزد دیگران، می‌توانند مشکل خود را برطرف نمایند؛ در حالی که در این گونه موارد نه تنها گِرِهی از کارشان گشوده نمی‌شود؛ بلکه از قدر و منزلت‌شان کاسته شده و به فقر و فلاکت بیش‌تری برای آن دچار می‌گردند؛ به همین دلیل در روایات تأکید فراوان شده است که قدر فرصت های زندگی را بدانید و از لحظات و دقایق آن به بهترین وجه بهره ببرید.

امام علی(علیه السلام) می‌فرماید: “بادِرِ الْفُرْصَةَ قَبْلَ أنْ تَکُونَ غُصَّه؛(نهج البلاغه، سید رضى، ترجمه دشتى، مشهد، نشر امامت، چ1، 1384، خطبه 31)

فرصت را قبل از آنکه به اندوه تبدیل شود، دریاب.”

از اموری که در انبساط روح و روان، آرامش و زُدودن غم و اندوه در انسان مؤثر است، داشتن دوستان با صفا و اهل معرفت، شادی و برقراری جلسات اُنس و گفتگوهای صمیمانه با آنان است؛ زیرا صفای زندگی را در همدمی با رفیق نیک می‌توان یافت.

پ.ن : تنبلی و شانه خالی کردن از مسئولیت می تواند موجب غم و افسردگی در انسان شود. و اما تلاش و همت و اراده انسان را شاداب و پر نشاط می کند.

 

ادامه دارد…

 نظر دهید »

چه چیزهایی موجب دلتنگی و غمگینی می شود!

04 آذر 1393 توسط -


علاوه بر عوامل ظاهری بعضی عوامل معنوی (غیر ظاهری) هم در دلتنگی انسان نقش دارند که عوامل آن در روایات معصومین علیهم السلام ذکر شده است.

از آنجا که شناخت عوامل معنوی دلتنگی نقش بسیار مهمی در دست یابی به راههای برطرف نمودن دلتنگی دارد لذا ابتدا به بررسی برخی عوامل معنوی (و غیر ظاهری) حزن و اندوه درونی انسان از دریچه روایات معصومین علیهم السلام پرداخته سپس به راهکارهایی که در همین زمینه از سوی آن بزرگواران مطرح گردیده می پردازیم. امید است با رعایت این آموزه ها در برطرف کردن عوامل دلتنگی، در زندگی لحظات خوشی همراه با نشاط و شادکامی داشته باشید:

1. منفی نگرى:

امام کاظم علیه السلام می‌فرماید: “‌مَنِ اغْتَمَّ کانَ لِلْغَمِّ اَهْلَاً؛ (بحار الانوار، ج 68،‌ص 153)‌

آنکه غم خورد، شایسته غم و اندوه است.”

رسول اعظم صلی الله علیه و آله نیز فرمود: ‌"اِنَّ اللهَ بِحُکْمِهِ وَ فَضْلِهِ جَعَلَ الرُّوحَ وَ الْفَرَجَ فِی الْیَقین وَ الرِّضَا وَ جَعَلَ الهَمَّ وَ الْحُزْنَ فِی الشَّکِّ وَ السَّخَطِ؛

خداوند از روی حکمت و فضل خویش، آسایش و شادمانی را در یقین و راضی بودن به قضای الهی قرار داد و غم و اندوه را در شک و ناخشنودى.”(تحف العقول، ‌ص 6)

یکی از اسباب شادی و نشاط، نماز و ارتباط و مناجات با خداست. افرادی که به دعا و نماز می پردازند، کمتر دچار نگرانی و اندوه می شوند. هر کس زیاد استغفار کند، خداوند گِرِه غم های او را بگشاید و از هر تنگنایی بیرونش بَرَد و از آنجا که گمانش را هم نمی‌برد، روزیش رساند.

پ.ن: البته یادمون باشه کسی که استغفار می کنه دیگه اشتباهاتش رو تکرار نمی کنه و از کار اشتباهش واقعا پشیمونه میشه. نه اینکه هر کاری دوست داشتیم انجام بدیم و با یک ببخشید انتظار بخشیده شدن داشته باشیم.

ادامه دارد …

 1 نظر

چرا گاهی بی دلیل دلمان می گیرد؟

02 آذر 1393 توسط -


برخی اوقات انسان بدون هیچ دلیل و بهانه‌ای احساس گرفتگى، بی‌حالى، دلتنگی و بی‌حوصلگی می‌کند و غمی ناآشنا درون او را می‌آزارد. برخی بر این باورند که یکی از عوامل اصلی این بی حالی و اندوه، فاصله گرفتن از جمع دوستان و نزدیکان و پناه بردن به خلوت و انزوا است؛ در حالی که نمی توان این سخن را به عنوان دلیل کامل و صحیحی تلقی کرد؛ زیرا چه بسا ممکن است انسان در میان جمع باشد؛ ولی احساس غربت و دلتنگی نماید.

البته قابل انکار نیست که به طور حتم برخی عوامل ظاهری همچون: مرگ بستگان یا دوستان، شکست ها و ناموفقیت های تحصیلى، شغلی و خانوادگى، و دارا بودن برخی روحیات و رفتارهای منفی همچون: حس بدبینى، غرور و تکبر، خود برتر بینى، ارضا نشدن برخی تمایلات و خواسته‌ها، مشکلات مالی و اقتصادی و … نیز جزء عواملی به شمار می‌روند که در ایجاد ناراحتی درونى، بی‌حالى و کسالت روانى انسان نقش به‌سزایی ایفا می‌‌کنند؛

اما بحث در این است که گاهی اوقات انسان به ظاهر هیچ گونه مشکل خاصی در زندگی احساس نمی‌کند؛ ولی با این همه، بی حالی و گرفتگی درونى، روح و روان او را تحت فشار قرار می‌دهد، به گونه‌ای که خود انسان نیز برای آن دلیل و علتی نمی‌یابد.

برای بررسی دلایل نوشته های بعدی را دنبال کنید.

ادامه دارد …

 نظر دهید »

حس مادر بودن

14 شهریور 1393 توسط -


پیش تر، نوشته ای در وبلاگی دیگر نوشته بودم؛ قصد داشتم مطالبی در مورد تنبیه و توجه به فرزند ذکر کنم که دیدم بی مناسبت نیست آن نوشته ام را برای مقدمه اینجا قرار دهم و در ارسال های بعدی نکاتی پیرامون تنبیه عرض کنم.

حس مادر بودن

سال هاست حسی در درونم بیداد می کند، حسی زیبا که لحظه ای نمی شود فراموشش کرد. این حس هدیه ای است که خداوند به لطیف ترین موجوداتش داده، تا آن را در قلب موجودی دیگر جاری سازند.

حس زیبای مادری که از همان طفولیت با دختر بچه ها همراه است. چه لطیف عروسک خود را در آغوش آرام می سازنند و از او مراقبت می کنند.

براستی چقدر پروردگارمان برای این حس ارزش می گذارد که کتاب آسمانی اش را أمّ الکتاب می خواند!؟

این حس سرچشمه همه خوبی هاست.

این چگونه حسی است که تک تک سلول های قلب مادر را به لرزه می اندازد، مبادا خاری بر وجود فرزندش نشیند! چگونه است که بهشت را زیر گام های او نهاده اند! گام هایی که لحظه لحظه برای تربیت فرزندش تلاش کردند.

چه انگیزه ای موجب می شود او شب را صبح کند؛ اما لحظه ای پلک روی هم نگذارد تا طفل کوچکش خوابی آرام را در کنار فرشته ای مهربان سپری کند! این همان حسی است که خدا در وجود او نهاد تا بتواند بنده ای صالح تربیت کند.

این حس مقدّس است.

اما چرا برخی قداستش را کمرنگ و یا حتی بی رنگ می کنند!؟

چطور می توانند بخاطر آمال و هواهای نفس خود بر سر طفلی که فقط نگاه او را می خواهد، فقط لحظه ای می خواهد گوش به او بسپارد تا توجه مادرش را بخرد فریاد بلند کرده و قلب کوچکش را جریحه دار می کند؟ که همان عقده می شود و جایی سر برون می آورد.

چگونه همه لحظاتی که تازه او را از خدا هدیه گرفته بودند را فراموش می کنند؟ همه آن لحظات قشنگ را!

او همیشه توجه می خواهد. همان لحظه هایی که تو غرق خواسته هایت هستی او وجود ترا می خواهد فقط وجودت را در کنارش تا با اطمینان بزرگ شود و بر پای خود بایستد.

اگر می دانستی که با همان فریادت تک تک رشته های اطمینان را در او پاره می کنی و اعتماد و عزّتش را نابود می کنی! …

همه لحظات زندگی اش با محبت تو شکل می گیرد و از همه مهمتر سرنوشتش.

همان محبتی که خدا از همان زمان که دختر بچه ای بودی به تو هدیه داد.

چیزی تغییر نکرده. فقط همه چیز واقعی شده. وقتی او را از خدا هدیه گرفتی همیشه مسئولش هستی.

مسئولیت فقط تغذیه و جای خوب و امکانات نیست. تو مسئول تربیت و سرنوشت او هستی.

قلبم می لرزد از خواهش چشمان یک کودک از نگاه مادرش.

قلبم می لرزد که نکند من هم مصداق همین مادرها باشم.

خواهرم اول مسئولیت مادری، بعد درس، بعد کار، بعد …

 7 نظر
  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

خبرنامه

جستجو

موضوعات

  • همه
  • بدون موضوع
  • دلنوشت
  • مهدویت
  • مناسبت ها
  • شبهات
  • برای دخترم
  • تربیتی
  • اخلاقی
  • شعر

وبلاگ های من

  • باران اندیشه
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس