• خانه 
  • تماس  
  • ورود 

چرا حجاب اجباریه! مگر ما حق انتخاب نداریم!

13 تیر 1393 توسط -

بعد از درس، احساس راحتی بیشتری کرد و یکی یکی سولاتش را که گویی خیلی وقت بود به دنبال پاسخی برایشان بود می پرسید.

ارزش حجابگفت: من می دونم حجاب خیلی خوبه و ما رو از نگاه های بد حفظ می کنه، و راحت تر می تونیم تو جامعه فعالیت کنیم؛ اما چون تو مدرسه حجاب اجباریه و با رفتار بدی بهمون تذکر میدن از حجاب بدم میاد. اصلا می خوام لج کنم و موهامو بیرون میذارم؛ هر چند لباس پوشیده می پوشم.

با او همراهی کرده و گفتم: درکت می کنم. هر چیزی که اجباری میشه آدما ازش فراری میشن یا عکسش رو انجام میدن بخصوص تو سن و سال شما. این ها را که می گفتم از اینکه درک شده نگاهی به نشانه تایید و رضایت داشت و گویا حرف هایش بیرون ریخته باشند حس سبکی می کرد، با گوش جان منتظر بود که چه می خواهم بگویم. ادامه دادم: منم مثل شما این دوران رو گذروندم؛ اما خوب هیچ وقت به اجبار کسی حجاب رو انتخاب نکردم. شاید گاهی از پوشیدن چادر منع هم می شدم؛ اما چند باری، بیرون رفتن در دو حالت رو امتحان کردم. هم با چادر هم بدون چادر.

باورت نمیشه وقتی چادر سر می کردم چه حس امنیت و آرامشی داشتم. دیگه از حرف ها و خیلی نگاه ها در امان بودم. از همه مهم تر احساس ارزش و آزادی بیشتری می کردم. آخه می دونی وجود انسان ها خیلی ارزشمنده؛ بخصوص خانم ها. خدا هم زیبایی ها و جاذبه های بیشتری به خانم ها داده. و چون خدا خالق ماست و خودش ما رو آفریده، از هرکسی به خصوصیات ما بنده هاش آگاه تره.

خدا می دونه مردها و پسرها کشش زیادی به زیبایی خانم ها دارند و برای اینکه ارزش خانم بیشتر حفظ بشه و هیچ شخص غریبه ای نتونه از این زیبایی و ارزش سوء استفاده کنه، برای خانم ها در مقابل نامحرم، حد و حریمی رو مشخص کرده که از ارزش وجودیشون مراقبت کنند.

از طرفی زیبایی هر خانمی برای خودش و یا محارمش هست. تا حالا فکر کردی اگه هر مردی تو بیرون هزاران خانم با چهره های مختلف که همه زیبایی ها و ظرافت های زنانگیشون رو در معرض دید عموم قرار دادن، ببینه دیگه کششی به سمت همسرش نداره و دیدن خانمش هیچ جذابیتی براش ایجاد نمی کنه؟ می دونی چه لطمه ای به این زندگی وارد میشه؟!

و آقا پسرها هم انگیزه ای برای ازدواج کردن پیدا نمی کنند چون همه چیز براشون عادی و تکراری  میشه؟!

به نظر منم اجبار کردن هیچ فایده ای نداره؛ اما هر کسی می تونه برای خودش ارزش قائل باشه و عزت نفسش رو حفظ کنه و همین طوری زیبایی هاش رو برای دیگران حراج نکنه. زیبایی و ارزشی که به نا محرم ها تعلقی نداره. انتخاب باا خودشه …..

دیگر هیچ حرفی در این مورد نزد…. فقط گویا کسی او را فهمیده و به او اعتماد به نفس داده باشد با شعف شروع به پرسیدن سوالات دیگرش کرد؛ خدا را شکر درک بالایی داشت و همه این ها را خوب می فهمید. اما طولی نکشید همان شب روسری جلو تر آمد و همه موهایش را پوشاند.

همه انسان ها ارزشمند هستند، کافی ست به آنها عزت دهیم و ارزششان را یادآوری کنیم.

اندیشه

 2 نظر

چرا قرآن و نماز به زبان عربی! مگر ما عرب هستیم

10 تیر 1393 توسط -


رفتار و گفتارش بیشتر از سنش نشان می داد. فهمیده و سنجیده! سال هفتم است.
قرار بود با او کمی درس عربی اش را کار کنیم. گیرایی قوی داشت و هر چه برایش بیان می کردم، سریع به ذهن می سپرد.

قرآن


وسط های درس گفت:
اصلا چرا ما باید عربی یاد بگیریم؟ چون پیامبر (ص) برای عرب ها بود ما باید قرآن رو عربی بخونیم. اصلا چرا نمازمون رو عربی می خونیم وقتی هیچی ازش نمی فهمیم؟ ….

سوالاتی که این روزها در ذهن و کلام خیلی از جوان ها و نوجوان ها و … است.

به دور از هیچ تعصبی آرام برایش گفتم: خوب هر زبونی ویژگی و قواعد خاص خودش رو داره. زبان عربی مثل درس هایی که الان می خونی برای هر شخصی فعل جدایی داره. حتی برای دونفر و جمع هم فرق دارند. ضمیرها همه برای هر شخصی جدا تعریف شده … وقتی گفته میشه هُنَّ شما می فهمی منظورش با خانم هاست نه آقایون؛ اما در فارسی یا هر زبون دیگه ای اینطور نیست. (هر چند در انگلیسی هم تا حدودی مشخصه (his , her). و خیلی ویژگی های دیگه!
پس خیلی راحت می تونیم معنی دقیق جمله ها رو متوجه بشیم.

خب خدا باید هم به زبون مردمی حرف می زد که در زمان پیامبر(ص) بودند و هم اینکه ما بتونیم مفهوم دقیق حرف هاش رو بهتر متوجه بشیم.
تازه بعضی از کلمه ها تو قرآن یا نمازمون هست که نمی تونیم هیچ جایگزینی براش پیدا کنیم. مثلا کلمه رحمت و رحمان شاید هر دوش برای ما به معنی مهربان و بخشنده باشه اما در زبان عربی این ها خیلی با هم فرق دارند که اگه بخوای ترجمه اش کنی باید کلی حرف بزنی، اما با یک کلمه همه اون حرف ها رو بیان می کنی.

تازه یک نکته دیگه هم هست. اگه قرار بود همه ما به زبون خودمون با خدا حرف می زدیم، هر کسی یه چیزی می گفت؛ اما حالا همه مثل هم و با یک زبون مشترک با خالقمون حرف می زنیم. این علاوه بر زیبایی، نوعی اتحاده … کار گروهی هم تاثیر بیشتری داره مگه نه؟ مثل وقتی که تو گروه سرودتون همه با هم با هماهنگ هستید.

هم درسش را یاد گرفت و هم تا حدودی قانع شد؛ احساس راحتی بیشتری کرد و سوالات و ابهامات زیادی در ذهنش بود که یکی یکی دنبال پاسخ هایش بود. که بعد برایتان بیشتر می نویسم.

در این روزهایی که میهمان خدای مهربان هستیم، لحظاتتان خدایی …

اندیشه


 7 نظر

آداب میهمانی بزرگ الهی، همه شما دعوتید

08 تیر 1393 توسط -

 

این یک رسم است، همیشه در میهمانی های بزرگ از پیش، کارت دعوتی برای میهمان فرستاده می شود و او را به صرف شام یا ناهار یا شیرینی و میوه دعوت می کنند. حالا یا همراه خانواده یا تنها!

میهمانی آدابی دارد. باید لباسی نو و زیبا بر تن کنی و همراه خود شاخه گلی یا هدیه ای برای میزبان ببری. سعی کنی به موقع حاضر شوی یا حتی پیش تر خود را آماده کنی تا روز میهمانی فرصت بیشتری برای بودن کنار میزبان داشته باشی. در کلام و گفتارت سعی کنی آنچه بر زبان می آوری سنجیده باشد، زیبا باشد، با محبت باشد تا کسی را نرنجانی. حتی در برابر سایر میهمانان هم وظیفه داری که بر کلام و گفتارت مراقبت می کنی.

رسم است که میزبان نیز به پیشواز میهمانان رفته و از هرکس به فراخور مقامش استقبال کرده و خوش آمد می گوید. میهمانان را گرامی داشته و با پذیرایی از آنها استقبال می کند.

ماه مهمانی خدا

حال میهمانی بزرگتری در راه است. یک میهمانی همگانی و جهانی.

میزبان از پیش کارت ــهای دعوتش را بین همه تقسیم کرده، که در آن نوشته شده:

دَعَیتُم فیهِ إِلی ضیافةِ الله، الصُومُ لی وَ أنا أَجزی بِهِ

همه شما به میهمانی و سفره الهی (ماه مبارک رمضان) دعوت شده اید

روزه برای من است و من خود پاداش آن را می دهم.

 

آری نام این ضیافت ماه رمضان است. رسم ادب نیست نسبت به دعوتش بی تفاوت باشیم.

آیا از پیش خود را برای این میهمانی آماده و آراسته کرده ایم؟ چه هدیه و تحفه ای با خود همراه داریم؟

میزبان و صاحب خانه این میهمانی بزرگ، خالق هستی است و فرزندان آدم همه میهمانان اویند.

میزبان خدایی ــست که آداب میزبانی به نیکی می داند؛ و درهای رحمتش از آغاز تا پایان میهمانی باز است.

اما این ما هستیم که باید آداب میهمانی بدانیم و رعایت کنیم.

حرمت میهمانان دیگر را بگیریم، و آداب گفتار و رفتارمان را مراقبت کنیم.

آن چه جامع همه آداب این میهمانی ــست، پرهیز از آنچه میزبان را خوش نیاید (محرمات الهی).

از این روست که پیامبر در جواب حضرت علی علیه السلام که سوال نمودند:

یَا رَسُولَ اللَّهِ مَا أَفْضَلُ الْأَعْمَالِ فِی هَذَا الشَّهْرِ؟ (ای پیامبر خدا! بهترین کارها در این ماه چیست؟)

فرمودند: الْوَرَعُ عَنْ مَحَارِمِ اللَّهِ (پرهیز از محرمات الهی)1

اگر برای میهمانی بزرگ الهی آماده شده و کارت دعوتش را پذیرفته ای، حضورت مبارکــــ

بر قنوت شبانگاهت اگر بر خاطرت رد شد خیال من دعایم کن!

————————————-

پی نوشت: 1. وسائل ‏الشیعة، ج10، ص 314.

اندیشه

 5 نظر

امید هزار، چشم بر در هستی

07 تیر 1393 توسط -

 

جمکران مسجد امام زمان(عج)

مولای من! از زمینیان سر هستی


از درک زمانه هم فراتر هستی


شعبان به سر آمد و خودت می دانی


امید هزار، چشم بر در هستی

ص. عظیمی نیا

 1 نظر

هیچ نویسنده ای نباید از نوشتن خودداری کند

02 تیر 1393 توسط -

 

آیه نویسندگی

 1 نظر
  • 1
  • 2
  • ...
  • 3
  • 4
  • 5
  • 6
  • 7
  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

خبرنامه

جستجو

موضوعات

  • همه
  • بدون موضوع
  • دلنوشت
  • مهدویت
  • مناسبت ها
  • شبهات
  • برای دخترم
  • تربیتی
  • اخلاقی
  • شعر

وبلاگ های من

  • باران اندیشه
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس