چرا حجاب اجباریه! مگر ما حق انتخاب نداریم!
بعد از درس، احساس راحتی بیشتری کرد و یکی یکی سولاتش را که گویی خیلی وقت بود به دنبال پاسخی برایشان بود می پرسید.
گفت: من می دونم حجاب خیلی خوبه و ما رو از نگاه های بد حفظ می کنه، و راحت تر می تونیم تو جامعه فعالیت کنیم؛ اما چون تو مدرسه حجاب اجباریه و با رفتار بدی بهمون تذکر میدن از حجاب بدم میاد. اصلا می خوام لج کنم و موهامو بیرون میذارم؛ هر چند لباس پوشیده می پوشم.
با او همراهی کرده و گفتم: درکت می کنم. هر چیزی که اجباری میشه آدما ازش فراری میشن یا عکسش رو انجام میدن بخصوص تو سن و سال شما. این ها را که می گفتم از اینکه درک شده نگاهی به نشانه تایید و رضایت داشت و گویا حرف هایش بیرون ریخته باشند حس سبکی می کرد، با گوش جان منتظر بود که چه می خواهم بگویم. ادامه دادم: منم مثل شما این دوران رو گذروندم؛ اما خوب هیچ وقت به اجبار کسی حجاب رو انتخاب نکردم. شاید گاهی از پوشیدن چادر منع هم می شدم؛ اما چند باری، بیرون رفتن در دو حالت رو امتحان کردم. هم با چادر هم بدون چادر.
باورت نمیشه وقتی چادر سر می کردم چه حس امنیت و آرامشی داشتم. دیگه از حرف ها و خیلی نگاه ها در امان بودم. از همه مهم تر احساس ارزش و آزادی بیشتری می کردم. آخه می دونی وجود انسان ها خیلی ارزشمنده؛ بخصوص خانم ها. خدا هم زیبایی ها و جاذبه های بیشتری به خانم ها داده. و چون خدا خالق ماست و خودش ما رو آفریده، از هرکسی به خصوصیات ما بنده هاش آگاه تره.
خدا می دونه مردها و پسرها کشش زیادی به زیبایی خانم ها دارند و برای اینکه ارزش خانم بیشتر حفظ بشه و هیچ شخص غریبه ای نتونه از این زیبایی و ارزش سوء استفاده کنه، برای خانم ها در مقابل نامحرم، حد و حریمی رو مشخص کرده که از ارزش وجودیشون مراقبت کنند.
از طرفی زیبایی هر خانمی برای خودش و یا محارمش هست. تا حالا فکر کردی اگه هر مردی تو بیرون هزاران خانم با چهره های مختلف که همه زیبایی ها و ظرافت های زنانگیشون رو در معرض دید عموم قرار دادن، ببینه دیگه کششی به سمت همسرش نداره و دیدن خانمش هیچ جذابیتی براش ایجاد نمی کنه؟ می دونی چه لطمه ای به این زندگی وارد میشه؟!
و آقا پسرها هم انگیزه ای برای ازدواج کردن پیدا نمی کنند چون همه چیز براشون عادی و تکراری میشه؟!
به نظر منم اجبار کردن هیچ فایده ای نداره؛ اما هر کسی می تونه برای خودش ارزش قائل باشه و عزت نفسش رو حفظ کنه و همین طوری زیبایی هاش رو برای دیگران حراج نکنه. زیبایی و ارزشی که به نا محرم ها تعلقی نداره. انتخاب باا خودشه …..
دیگر هیچ حرفی در این مورد نزد…. فقط گویا کسی او را فهمیده و به او اعتماد به نفس داده باشد با شعف شروع به پرسیدن سوالات دیگرش کرد؛ خدا را شکر درک بالایی داشت و همه این ها را خوب می فهمید. اما طولی نکشید همان شب روسری جلو تر آمد و همه موهایش را پوشاند.
همه انسان ها ارزشمند هستند، کافی ست به آنها عزت دهیم و ارزششان را یادآوری کنیم.
اندیشه