• خانه 
  • تماس  
  • ورود 

هل من ناصر ینصرنی؟!

09 آبان 1393 توسط -


حسین (علیه السلام) فریاد می زند: هل من ناصر ینصرنی؟؟؟

و من در حالی که نمازم قضا شده است می گویم:  لبیک یا حسین!!!

حسین(علیه السلام) نگاه می کند لبخند می زند،

و به سمت دشمن تاخت می کند و می گویم: لبیک یا حسین!!!

حسین(علیه السلام) شمشیر می خورد، من بر سر مادرم داد می زنم و می گویم: لبیک یا حسین!!!

حسین (علیه السلام) سنگ می خورد، من در مجلس غیبت می گویم: لبیک یا حسین!!!

حسین (علیه السلام) از اسب به زمین می افتد عرش به لرزه در می آید

و من در پس نگاه های حرامم فریاد می زنم: لبیک یا حسین!!!

حسین (علیه السلام) رمق ندارد باز فریاد می زند: هل من ناصر ینصرنی؟؟؟

من محتاطانه دروغ می گویم و باز فریاد میزنم: لبیک یا حسین!!!

حسین (علیه السلام) سینه اش سنگین شده است، کسی روی سینه است.

حسین(علیه السلام) به من نگاه می کند، می گوید:  تنهایم یاریم کن

من نگاه می کنم و باز فریاد می زنم…..لبیک….

خورشید غروب کرده است….من لبخند می زنم و می گویم: – اللهم عجل لولیک الفرج–…

به چشمان مهدی(عج) خیره می شوم و می گویم: دوستت دارم تنهایت نمی گذارم!!

مهدی به محراب می رود، اشک می ریزد و برای گناهان من طلب مغفرت می کند…

مهدی تنهاست….حسین تنهاست…..من این را می دانم…. و همچنان گناه می کنم!!!!!

قلم: ناشناس

آجرک الله یا صاحب الزمان

مطلب قبلی
مطلب بعدی
 1 نظر

کلیدواژه ها: آجرک الله امام زمان تسلیت لبیک معصیت هل من ناصر ینصرنی یا حسین

موضوعات: مهدویت, مناسبت ها لینک ثابت

نظر از: گفته ها و ناگفته های یک طلبه [عضو] 
  • گفته ها و ناگفته ها
  • طلبه

سلام عزیزم
واقعیتی بود در پس واژه ها و جمله ها…
ای کاش حداقل ما اینطور نباشیم!
موفق باشید خواهرجان(لبخند)
یاعلی

————————————-

سلام خواهر عزیزم

ممنونم

ان شاالله (لبخند)

1393/08/18 @ 16:12


فرم در حال بارگذاری ...

فید نظر برای این مطلب

  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

خبرنامه

جستجو

موضوعات

  • همه
  • بدون موضوع
  • دلنوشت
  • مهدویت
  • مناسبت ها
  • شبهات
  • برای دخترم
  • تربیتی
  • اخلاقی
  • شعر

وبلاگ های من

  • باران اندیشه
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس